کندو نیوز ـ مجتبی برزگر: «نارگیل» به تازگی در ویترین سریالهای نمایش خانگی قرار گرفته است. روایتی فانتزی از یک افسانه قدیمی است که در خلاصه داستان رسمی آن آمده: «هاله اشتباه بزرگی میکند و پدر و مادرش اسیر طلسم وروره میشوند. او برای نجات والدینش باید به همراه برادرهایش و سه عروسک به نامهای نارگیل و لنگه و لیوه به سفری جادویی برود. سفری هیجانانگیز اما پر از اتفاقات جادویی و دلهرهآور…» همین داستان سرراست و ساده، سرآغاز اتفاقاتی غیرمنتظره در سرزمینی خیالانگیز و پر رمز و راز است.
شاید یکی از نکاتِ مهم در این سریال، همین نکته باشد که بعد از پخشِ سه قسمت میتوان به جرأت اعلام کرد که کودکان براحتی میتوانند بیننده این سریال باشند. چرا که نه ابتذالی در آن دیده میشود و نه موسیقیِ غیرعرفی و رفتاری خارج از چارچوب که ذهنِ مخاطب کودک را به بیراهه بکشاند. کاری مفهومی که ویژگیهای سبک زندگی اسلامی در آن کاملاً هویداست. سازندگان با هوشمندی و استفاده از شخصیتهای عروسکمحور، حرفهای مؤثری در زمینه راستگویی و اخلاقمداری اجتماعی میزنند.
مدتهاست در تلویزیون از این شخصیتها سراغ نداریم؛ اگر "کلاه قرمزی" را مثال بزنیم که برای کودکان نبود و حرفهایی را بر زبان میآورد که ذهنِ کودکمان را خراب میکرد و اگر درباره دیگر شخصیتها هم حرف بزنیم یا دورانِ حضورشان کوتاه بود و یا نتوانستیم از آن شخصیتها به نفعِ مفاهیم کودکانه بهره درست ببریم. حالا شاید "نارگیل" آغاز دوبارهای باشد برای تشویقِ کودکان این نسل به تماشای کارهای ایرانی جذاب با محتوا!
کاری که هم موسیقی و آواز دارد و هم خیال و جادو؛ آن پارامترهایی که هر کودکی علاقهمند آن است. خصوصاً اینکه در ادامه ماجرای "نارگیل" باید منتظر اتفاقاتی در آن سفر خیالی با کاراکترهای داستان به سرزمین سه ماه باشیم. برگِ برنده سریال "نارگیل" شاید استفاده درست از عروسکها باشد. کاراکترهای اصلی آن یعنی نارگیل خان، لنگه و لیوه که نباید از آنها غافل ماند. عروسکهایی که با صداپیشگی محمدرضا علیمردانی، هومن حاجی عبدالهی و مجید آقاکریمی بخشی از جذابیت سریال را بر دوش میکشند و شک نکنید که فارغ از ارتباطتان با جهان داستانی فیلم، براحتی میتوانید مجذوب روابط این سه کاراکتر و طنازیهایشان شوید. در میان فیلمها و سریالهای خاطرهساز ویژه کودک و نوجوان حتما تأیید میکنید که عروسکها همواره سهم جدّی داشتهاند.
احتمالاً بعد از "خونه مادربزرگه"، "شهر موشها"، "سنجد"، "چرا"، "زیزیگولو" و کلی شخصیت عروسکی ماندگار در تلوزیون، باید ببینیم "نارگیل" شبکه خانگی میتواند خاطرهساز شود؟ در روزگاری که سینما و تلویزیون مأموریت ساخت آثار عروسکی را به فراموشی سپردهاند، سریال "نارگیل" با دو کارگردان (ابراهیم عامریان و حمزه صالحی)، در تلاش است فصلِ جدیدی از ساخت این نوع برنامهها و سریالهای نمایشی را در حافظه تصویری کودکان ثبت کند. البته برخی صداپیشگی سه شخصیت «نارگیل خان»، «لنگه» و «لیوه» را یادآور صداپیشگی عروسکهای "خندوانه" میدانند که با عدم حضور جنابخان ادامه پیدا نکرد.
یکی از شباهتهای دیگری که در شخصیتسازی وجود دارد شباهتِ گریم (آشا محرابی) در نقش وروره به یکی از فیلمهای آنجلینا جولی است. البته ضعفهای دیگری در دو قسمتِ نخست وجود داشت و آن کشش داستانی سریال بود که میتواند کودک را مجذوب کند و دنبالِ خود بکشاند و یا با یک اثر خستهکننده روبرو خواهیم بود که با فضای سفر خیالی و جادویی و حضور وروره، همان فضایِ تماشایی را برای مخاطبی فراهم کرد که این صحنهها و اتفاقات را بیشتر در کارهای خارجی میبیند و این هوشمندی تصویری شاید برای جذب مخاطب مؤثر باشد. در بحثِ محتوا هم طراحی خوبی داشته و به فضای خانواده و اخلاق توجه خوبی کرده است. اصلاً نامی که برای شخصیتهای اصلی داستان درنظر گرفته شده خود گویای این موضوع است.
با خانوادهای روبروییم که نامشان راستگو است و داستان طلسم جادوگر و اتفاقات عجیب و غریب داستان از زمانی شروع میشود که یکی از شخصیتهای کودکِ داستان دروغ میگوید و همانموقع است که وروره از کوزه بیرون میآید و بقیه داستان که با خودش، مجموعهای محتوا و مفاهیم ارزشمند اخلاقی به همراه دارد. فقط تنها تهدیدی که متوجه این مجموعه میشود این است که بتواند با ضرباهنگی درست و جذاب به کار خودش ادامه بدهد تا کودکان و نوجوانان منتظر قسمتهای آینده "نارگیل" بمانند.